تاريخچه ي روسيه
روسيه در آسياي شمالي و اروپاي خاوري واقع است و با اقيانوس آرام شمالي و اقيانوس منجمد شمالي؛ و نيز با درياي خزر، درياي سياه، و درياي بالتيك مرز آبي دارد. روسيه با ۱۴ كشور آسيايي و اروپايي مرز زميني دارد و با كشورهاي پيرامون درياي برينگ، درياي ژاپن، درياي خزر، درياي سياه، و درياي بالتيك ارتباط دريايي دارد.
روسيه با ۱۷٬۰۷۵٬۴۰۰ كيلومتر مربع وسعت، پهناورترين كشور جهان است. پهناوري روسيه دو برابر مساحت كانادا يا چين يا ايالات متحده آمريكا است. اين كشور در عرضهاي بالاي جغرافيايي واقع شدهاست و بيشتر مناطق كشور سردسير و كم بارش است. به همين دليل بيشتر مناطق اين كشور (به ويژه سرزمين بزرگ سيبري) خالي از سكنه هستند و كشاورزي در اين مناطق ميسر نيست. پايتخت روسيه شهر مسكو است كه در باختر و بخش اروپايي كشور است و بزرگترين شهر اروپا است.
روسيه حدود ۱۴۲ ميليون تن (براورد ۱۳۸۷) جمعيت دارد، كه از اين ديد در جهان نهم است. تراكم جمعيت روسيه ۳/۸ تن در هر كيلومتر مربع است كه از پايينترين نرخهاي تراكم جمعيت در جهان است. همچنين نرخ رشد جمعيت در اين كشور منفي است. بيشتر جمعيت روسيه در غرب اين كشور (بخش اروپايي) زندگي ميكنند. حدود ۸۰ درصد (۱۱۵ ميليون تن) از مردم روسيه از نژاد روسي هستند و ساير نژادهاي اين كشور عبارتند از: تاتار، اوكرايني، چوواش، چچني، ارمني، داغستاني، مغول، آواري، اينگوش، چركس، بالكار، اوستيايي، آذري، گرجي، و…
زبان رسمي روسيه، زبان روسي است. ولي ۲۷ زبان رسمي ديگر نيز در جمهوريها و مناطق خودگردان اين كشور وجود دارد. روسيه ۲۱ جمهوري خودگردان دارد كه بيشتر در جنوب باختر كشور (قفقاز شمالي) قرار دارند. روسيه فرهنگ پرباري دارد و نوسندگان معروفي مانند تولستوي و داستايوفسكي روسي بودهاند.
روسيه تا پيش از قرن هجدهم يك حكومت نه چندان نيرومند در خاور اروپا بود و وسعت آن چندان زياد نبود. تا اينكه در آغاز قرن ۱۸ ميلادي و با اصلاحاتي كه تزار پتر بزرگ انجام داد، اين كشور به يك امپراتوري پهناور و نيرومند تبديل شد. در سال ۱۹۱۷ انقلاب كمونيستي در اين كشور به وقوع پيوست و نام كشور به «اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي» تغيير يافت. روسيه، با عنوان جمهوري فدراتيو روسيه شوروي، مهمترين و بزرگترين جمهوري در اتحاد جماهير شوروي بود. در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱) شوروي پس از جنگ سرد طولاني با غرب فروپاشيد و فدراسيون روسيه به جاي آن نشست.
واحد پول روسيه روبل است. اقتصاد روسيه صنعتي و نيز وابسته به منابع بزرگ انرژي اين كشور به ويژه گاز است. و راههاي ترابري اين كشور نيز بسيار مهم هستند. روسيه با توليد ناخالص داخلي ۱۲۸۹ تريليون دلار در سال ۱۳۸۶، هفتمين اقتصاد بزرگ جهان بودهاست. اقتصاد اين كشور بر پايه سرمايه داري و خصوصي سازي است، كه اين موضوع پس از فروپاشي شوروي و رهايي از اقتصاد دولتي و سوسياليستي انجام شد. روسيه عضو گروه هشت است و از كشورهاي صنعتي به حساب ميآيد. درآمد سرانه ي اين كشور در سال ۲۰۱۰ در حدود ۲۲۳۰۰ دلار بوده كه نسبت به سال ۲۰۰۵ كه ۹۹۰۰ دلار بوده رشد چشمگيري كرده و دائما رو به رشد است.به طوري كه تخمين زده مي شود كه روسيه تا سال ۲۰۱۶ ميلادي از ۱۰ كشوري محسوب خواهد شد كه بيشترين در آمد سرانه را دارند.
اكنون ولاديمير پوتين رييس جمهور و دميتري مدودف نخست وزير روسيهاست. سياست كنوني روسيه، همكاري و عدم تنش با غرب و تلاش براي اتحاد كشور است. ولي به خاطر گسترش ناتو به شرق و پس از درگيري روسيه با گرجستان بر سر اوستياي جنوبي، روابط روسيه و غرب به تيرگي گراييدهاست.
تاريخ
تاريخ روسيه به قرن چهاردهم ميلادي بازميگردد كه قلمرو پادشاهي تجاري مسكو به عنوان بازيگر اصلي در بين چندين منطقه كوچكتر مشابه مطرح شد. ايوان چهارم، معروف به ايوان، مخوف نخستين حاكم مسكو بود كه خود را تزار ناميد. در سده هفدهم خاندان رومانف به حكومت روسيه دست يافتند و تا سيصد سال بعد بر اين كشور حكومت كردند. پتر كبير و كاترين كبير از معروفترين اين پادشاهان بودند كه اصلاحات زيادي را در جهت مدرنيزاسيون اين كشور به انجام رساندند.
در اوايل قرن بيستم، نارضايتيهاي عميق در ميان بخشهاي مختلف جامعه روسيه به اعتراضات گستردهاي در اين كشور انجاميد. در شرايطي كه حاكمان كشور نسبت به درد و رنج تودههاي مردم بيتفاوت به نطر ميرسيدند، جريانهاي سياسي راديكال در كشور قوت گرفتند. واقعه معروف به دوشنبه خونين در سال ۱۹۰۵، شكست روسيه از ژاپن در جنگ سال ۱۹۰۵ و شكستهاي اين كشور در جنگ جهاني اول به اين نارضايتيها دامن زد. در سال ۱۹۱۷ انقلابي به رهبري حزب بلشويك، كه در سال ۱۹۰۳ به رهبري لنين و تحت تأثير آموزههاي كارل ماركس تشكيل شده بود به حكومت پادشاهي در اين كشور پايان بخشيد.
اوايل حكومت لنين با جنگ داخلي همراه بود و پس از مدتي رقابت براي جانشيني لنين شدت گرفت. وي در سال ۱۹۲۴ درگذشت و استالين در سال ۱۹۲۹ به رهبري بلامنازع حزب كمونيست دست يافت. سياستهاي استالين به صنعتيسازي سريع كشور انجاميد اما حكومت او با حجم غيرمنتظرهاي از پاكسازيهاي سياسي، تبعيدهاي دستهجمعي و حبس و زندان همراه بود. در ژوئن ۱۹۴۱ آلمان به شوروي يورش برد و جنگي چهارساله درگرفت كه ۲۷ ميليون شهروند شوروي در آن جان باختند. روسيه در جنگ پيروزي شد و كنترل سياسي بيشتر قلمرو اروپاي شرقي و مركزي را براي خود تضمين كرد. استالين تا زمان مرگش در سال ۱۹۵۳ در قدرت باقي ماند. در اين دوران حزب كمونيست با استفاده از دستگاه امنيتي عظيم خود بر تمام جنبههاي زندگي حيات اجتماعي جامعه تسلط يافت و شوروي با پراخت بهايي گزاف از حيات انسانها به يك ابرقدرت صنعتي و نظامي تبديل شد.
خروشچف جانشين استالين تلاش كرد تا جنبههاي بيرحمانه حكومت استالين را افشا كرده و در عين حال بخشهاي كليد حكومت كمونيستي را حفظ كند. وي سانسور را در جامعه كاهش داده و سياست خارجي همزيستي مسالمتآميز با غرب را در پيش گرفت اما با سركوب قيام سال ۱۹۵۶ مجارستان به سلطه اين كشور بر دولتهاي دستنشانده شوروي ادامه داد. با اين حال دستگاه حزبي اعتماد خود را به وي از دست داده و ااعتبار خروشچف در پي نحوه مواجهه او با بحران موشكي ۱۹۶۲ كوبا كاهش يافت. وي در سال ۱۹۶۴ در يك كودتاي حزبي ساقط شد. در دوران برژنف جانشين خروشچف، شرايط زندگي براي تودههاي مردم قابل پيشبينيتر و مناسبتر شد اما سركوب سياسي ادامه يافت. با اين حال با توجه به كاهش رشد اقتصادي و سربرآوردن مشكلات اجتماعي دوران برژنف به «عصر ركود» معروف شد. از سال ۱۹۷۹ شوروي در جنگي طولاني و خونبار در افغانستان درگير شد كه يك نسل كامل قرباني آن شدند.
تاريخ معاصر
تزار به دنبال انقلاب فوريه ۱۹۱۷ – كه مسبب اصلي آن جريان فاجعه آميز جنگ اول جهاني بود – استعفا داد و دولتي موقتي بر پا شد . در ۷ نوامبر ۱۹۱۷ بلشويكها ( كمونيستها) – به رهبري ولاديمير ايليچ لنين (۱۸۷۰ تا ۱۹۲۴)- دولت موقت را طي كودتايي بدون خونريزي سرنگون كردند . روسيه به موجب پيمان برست – ليتوفسك (مارس ۱۹۱۸), كه طبق آن روسيه لهستان را به آلمان و اتريش واگذار كرد و استقلال استوني ، فنلاند ، گرجستان ، لاتوي ، ليتواني و اوكراين را به رسميت شناخت ، از جنگ كناره گيري كرد . ديگر بخش هاي اين امپراتوري پيشين ، از جمله ارمنستان ، آذربايجان و آسياي مركزي ، به زودي اعلام استقلال كردند . جنگ داخلي ميان بلشويكها و روسهاي سفيد (به رهبري پيروان سابق تزار) تا ۱۹۲۲ ادامه يافت . كمونيستها به تدريج بخش عمدهي امپراتوري روسيه سابق را دوباره تسخير كردند و در دسامبر ۱۹۲۲ اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي را برقرار ساختند . اقتصاد كشور تحت كنترل مركزي تجديد سازمان شد ، ولي طولي نكشيد كه كمبودها – و ، در بعضي مناطق ، قحطي – ظهور كرد . پس از مرگ لنين (۱۹۲۴) ، كشمكش بر سر قدرت بين طرفداران ژوزف استالين (۱۸۷۹ تا ۱۹۵۳) و لئون تروتسكي (۱۸۷۹ تا ۱۹۴۰) در گرفت . در ۱۹۲۷ استالين مخالفانش را از حزب كمونيست اخراج و در ۱۹۲۹ تروتسكي را مجبور به تبعيد كرد (و در ۱۹۴۰ موجب قتل وي شد) . استالين فرمان صنعتي كردن سريع كشور را داد . در ۱۹۲۹ و ۱۹۳۰ كولاكها (دهقانان مرفه تر كه عمدتاً با دولت مخالف بودند) را از بين برد . سركوب شديد تا مرگ استالين در ۱۹۵۳ ادامه داشت – مخالفان در معرض « محاكمات نمايشي» – و اعدام فوري قرار مي گرفتند ، و ميليونها نفر در نتيجهي گرسنگي يا اعدام سياسي جان خود را از دست دادند . در جنگ جهاني دوم – كه طي آن شايد تا ۲۰ ميليون شهروند شوروي جان باختند – شوروي در آغاز با هيتلر پيمان بست (۱۹۳۹) و لهستان , فنلاند ,، روماني و كشورهاي بالتيك را تسخير و سرزمينهاي بسياري را ضميمه كرد . با اين حال در ۱۹۴۱ آلمانيها به اتحاد شوروي حمله كردند و باعث ورود شوروي به جنگ در كنار متفقين شدند . پس از پيروزي اتحاد شوروي , با كنترل نواري از كشورهاي اقماري در اروپاي شرقي و به مبارزه طلبيدن غرب در جنگ سرد , بر مقام خود به صورت قدرتي جهاني صحه گذاشت . با اين حال اقتصاد كشور راكد شد و اين كشور نيز بار امپراتوري گرفتار فقر و گستردگي بيش از حد فرسوده گشت . لئونيد برژنف (زمامداري از ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۲) بهبود اوضاع سياسي را كه طي حكومت نيكيتا خروشچف (زمامداري از ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۴) به دست آمده بود وارونه كرد و اصلاحات جامع تا قبل از شروع سياست هاي ميخائيل گورباچف (متولد ۱۹۳۱) در ۱۹۸۵ به وقوع نپيوست . گروباچف در مقابله با مسائل حاد اقتصادي با به اجرا گذاشتن اصلاحات اجتماعي ، اقتصادي و صنعتي به وضع بازسازي اقتصادي (پروسترويكا) و فضاي سياسي بازتر (گلاسنوست) مبادرت كرد . وضعيت اقتصاد نيز بر تمايل كاهش هزينهي نظامي از طريق دستيابي به توافق با غرب بر سر كاهش تسليحات تأثير داشت . مخالفت با دولت تحمل شد ، اصلاحِ عمده اي در قانون اساسي منجر به انتخابات آزادتر گشت و حزب كمونيست از نقش رهبري اش دست برداشت . در ۱۹۸۹ بسياري از سازش ناپذيران حزب كمونيست از اصلاح طلبان (غالباً غير كمونيست) در انتخابات كنگرهي جديد نمايندگان خلق شكست خوردند . دست كشيدن از نظريهي برژنف – حق شوروي به مداخله در امور كشورهاي پيمان ورشو (همانطور كه با قواي نظامي در مجارستان و چكسلواكي كرده بود)- موجب دگرگوني سريع در اروپاي شرقي شد و يكي پس از ديگري كشورهاي اقماري اين منطقهي كمونيسم را رد و شروع به برپايي حكومت چند حزبي كردند . از ۱۹۸۹ جنب و جوشهاي فزايندهي ملي گرايي در داخل شوروي روي داد . در جمهوريهاي بالتيك جنبشهاي مردمي ، خواهان برقراري مجدد استقلالي شدند كه از ۱۹۱۹ تا ۱۹۴۰ از آن برخوردار بودند . ليتواني آشكارا مبادرت به جدايي كرد . زماني كه گورباچف به منظور برقراري مجدد اقتدار شوروي در باكو ، پايتخت آذربايجان ، سرباز اعزام كرد ، ناآرامي در قفقاز – در ابتدا بر سر وضعيت منطقهي قره باغ عليا كه مورد اختلاف ارمنستان و آذربايجان بود – به خشونت جدي ميان مسيحي هاي ارتودوكس ارمني و مسلمانان شيعهي آذري در ۱۹۹۰ انجاميد . در اوت ۱۹۹۱ اقدام گروهي از كمونيست هاي تندرو براي سرنگوني گورباچف ، به دليل مقاومت بوريس يلتيسين (متولد ۱۹۳۱) ، رئيس جمهور روسيه و امتناع ارتش از مقابله با اعتراض كنندگان غير مسلح غير نظامي ، به شكست انجاميد . مخالفت يلتسين و پالمان روسيه با كودتا وضعيت قانوني و اختيارات روسيه و ۱۴ جمهوري ديگر اتحاد شوروي را بسيار بهبود بخشيد . چهارده تا از ۱۵ جمهوري اعلام استقلال كردند و تجزيهي سه جمهوري بالتيك از سوي جامعهي بين المللي به رسميت شناخته شد . جمهوريهايي كه در اتحاد باقي ماندند شروع به مذاكره در مورد رابطه شان كردند . گورباچف حزب كمونيست را به حالت تعليق در آورد و – با يلتيسن – اصلاحات سياسي و اقتصادي گسترده اي را آغاز كرد . ولي براي نجات اتحاد شوروي بسيار دير بود و امتناع اوكراين ، دومين جمهوري از نظر اهميت ، با شركت در اتحاد آزادتر پيشنهادي گورباچف دوران شوروي را به سر رساند . در پايان ۱۹۹۱ ابتكار عمل از گورباچف به يلتسين منتقل شد كه در ايجاد جامعهي كشورهاي مستقل مشترك المنافع نقش كليدي داشت . اين جامعه گروهبندي نظامي و اقتصاديي است كه شامل اكثر جمهوريهاي اتحاد سابق مي شود . پس از استعفاي گورباچف و انحلال اتحاد شوروي (دسامبر ۱۹۹۱) ، روسيه تعهدات بين المللي شوروي ، از جمله كرسيِ آن در شوراي امنيت سازمان ملل متحد، را از آنِ خود كرد . روسيه از لحاظ خارجي با اختلافات مربوط به آينده نيروهاي جامعهي كشورهاي مشترك المنافع و ادعاهاي بالقوهي ارضي بر ديگر جمهوريهاي شوروي سابق روبروست و از لحاظ داخلي با بحران هاي شديد اقتصادي در طي انتقال از اقتصاد دستوري به بازار آزاد مواجه است كمونيستهاي تندرو سابق با فعاليت در كنگرهي نمايندگان خلق سد راه اين تغييرات شده و از انجام اصلاح قانون اساسي نيز ممانعت كرده اند .
حكومت
طبق قانون اساسي پيشنهادي ، روسيه پارلماني خواهد داشت كه متشكل از دو مجلس است كه با رأي تمامي افراد بالغ براي چهار سال انتخاب مي گردند – يكي از مجالس متشكل از نمايندگاني كه طبق روش انتخاباتي تعيين تعداد نمايندگان به نسبت جمعيت هر منطقه انتخاب مي شوند و مجلسي كوچكتر متشكل از نمايندگان هر كدام از ۸۸ ايالت ,جمهوري و ناحيهي خود مختار , كنگرهي نمايندگان خلق كه اكنون موجود است طبق نظام شوروي سابق انتخاب شده است – از اعضاي فعلي اش حدود دو پنجم از حوزه هاي انتخاباتي با رأي تمامي افراد بالغ انتخاب شده اند ، يك پنجم به منظور نمايندگي نواحي و جمهوريها مستقيماً انتخاب گرديده اند و باقي اعضا را ۳۲ سازمان رسمي از جمله حزب كمونيست (كه اكنون منحل شده است ) انتخاب كرده اند . رئيس جمهور كشور – كه نخست وزير و شوراي وزيران را انتصاب مي كند – با رأي تمامي افراد بالغ براي پنج سال انتخاب مي وشد . گروهبنديهاي اصلي سياسي شامل «روسيه دموكراتيك» (طرفدار يلتيسين) ، اتحاد شهري (تندرو) و حزب خلق روسيه (محافظه كار) است . طبق مفاد «پيمان فدرال روسيه» (۱۹۹۲) ، جمهوريها و نواحي خود مختار كه در پايين فهرست شده است درجات مختلف خود كرداني را اعمال مي كنند . (تاتارستان و چين هنوز اين پيمان را امضا نكرده اند .) جمهوريها و نواحي خود مختار نام ناحيه مساحت(كيلومتر مربع) مركز آديگه ۷,۶۰۰ مايكوپ آستياي شمالي ۸,۰۰۰ ولادي قفقاز آگين – بوريات (ناحيهي خود مختار) ۱۹,۰۰۰ آگ ينسكايا اودمورت ۴۲,۱۰۰ ايژوسك اوستوردينسكي بوريات (ناحيهي خود مختار) ۲۲,۴۰۰ اوستوردينسكي اِونكي (ناحيه خودمختار ) ۷۶۷,۰۰۰ تورا اينگوش ۹,۰۰۰ فزران باشقيرستان ۱۴۳٫۶۰۰ اوخا بوريات ۳۵۱٫۵۰۰ اولان اوده تاتارستان ۶۸,۱۰۰ قازان تايمير(ناحيه خودمختار) ۸۶۲,۱۰۰ دودينكا تووا ۱۷۰,۵۰۰ قزل چچن ۱۰,۳۰۰ گروزني چوكچي ۷۳۷٫۷۰۰ آنادير چوواش ۱۸,۳۰۰ چبوكساري خاكس ۶۱,۹۰۰ آباكان خانتي – مانسي ۵۲۳٫۱۰۰ خانتي – مانسيك داغستان ۵۰,۳۰۰ مخاچ قلعه روسيه(روسيه به عنوان بخشي از فدراسيون روسيه) ۷,۹۶۹,۱۰۰ مسكو كاباردين- بالكار ۱۲,۵۰۰ نالچيك كاراچاي –چركس ۱۴,۱۰۰ چركسك كارليا ۱۷۲,۴۰۰ پتروزاودسك كلموكستان ۷۵,۹۰۰ اِليستا كورياك ۳۰۱,۵۰۰ پالانا كومي ۴۱۵٫۹۰۰ كوديمكار گورنو –آلتاي ۹۲٫۶۰۰ گورنو-آلتايسك ماري ۲۳٫۲۰۰ ياشكارالا موردووينا(موردوويا سابق) : ۲۶٫۲۰۰ سارانسك نِناتس ۱۷۶٫۴۰۰ ناريان مار ياكوت- ساخا ۳٫۱۰۳٫۲۰۰ ياكوتسك يامالو-نانتس ۷۵۰٫۳۰۰ سالِخارد يِورِيسك (جمهوري يهودي) (ناحيه خودمختار) ۳۶٫۰۰۰ بيروبيجان
جغرافيا
روسيه در آسياي شمالي و اروپاي خاوري واقع است و با اقيانوس آرام شمالي و اقيانوس منجمد شمالي؛ و نيز با درياي خزر، درياي سياه، و درياي بالتيك مرز آبي دارد. روسيه با ۱۴ كشور آسيايي و اروپايي مرز زميني دارد و با كشورهاي پيرامون درياي برينگ، درياي ژاپن، درياي خزر، درياي سياه، و درياي بالتيك ارتباط دريايي دارد.
همسايگان زميني روسيه عبارتند از:
در جنوب خاور (آسيا): كره شمالي، چين، مغولستان، و قزاقستان
در جنوب باختر (قفقاز): جمهوري آذربايجان و گرجستان
در باختر (اروپا): اوكراين، بلاروس، لتوني، استوني، فنلاند، و نروژ؛ و در بخش جدامانده كالينينگراد با كشورهاي ليتواني و لهستان.
شهرهاي روسيه
مسكو Москва
سن پترزبورگ Санкт-Петербург
نووسيبيرسك Новосибирск
يكاترينبورگ Екатеринбург
نيژني نووگورود Нижний Новгород
سامارا Самара
قازان Казань
امسك Омск
چليابينسك Челябинск
روستوف-نا-دونو Ростов-на-Дону
اوفا Уфа باشقيرستان
ولگاگراد Волгоград
پرم Пермь
كراسنويارسك Красноярск
وورونژ Воронеж
ساراتوف Саратов
تولياتي Тольятти
كراسنودار Краснодар
ايژوسك Ижевск
ياروسلاول
مردم
مانند همه جاي روسيه شمار زنان در قازان بيشتر از مردان است. از جمعيت قازان ۵۵٫۳٪ زن و ۴۴٫۷٪ مرد است. بيش از پنجاه درصد ساكنان قازان روس هستند و ۴۰ درصد تاتار. اقوام ديگري مانند قوم چواش نيز در اين شهر ساكنند. زبان غالب و ميانجي در شهر روسي است و بيشتر تاتارها دوزبانه هستند. حدود يكسوم از ازدواجها در قازان ازدواجهاي مختلط ميان روس و تاتار است.
فرهنگ روسيه
روسيه در جامعهٔ بين المللي از كشورهايي از فرهنگ و هنر دفاع ميكنند به حساب ميآيد و مردم اين كشور هم از مردماني با فرهنگ به حساب ميآيند.
جاذبههاي گردشگري
روسيه داراي جاذبههاي تاريخي و اكوتوريستي فراواني است.
تعدادي از جاذبههاي تاريخي: روسيه از جمله كشورهايي است كه از استقبال توريستان و جهانگردان برخوردار است. از جمله جاذبههاي توريستي روسيه ميتوان به موارد زير اشاره كرد: متروي مسكو، ساختمانهاي هفت خواهر، مجسمه ماياكوفسكي، مجسمههاي لنين، ميدان سرخ، موزه جنگ، پارك پيروزي، مقبره ولاديمير لنين، مجموعه كرملين
تعدادي از جاذبههاي اكوتوريستي: طبيعت زيبا، پوششهاي گياهي متفاوت را ميتوان نام برد مانند تپه وارابيف (تپه گنجشكها)
اقتصاد
روسيه يكي از بزرگترين توليد كنندگان زغال سنگ ، سنگ آهن ، فولاد ، نفت و سيمان است . با اين حال وضع اقتصاد بحراني است . اصلاحات اقتصادي (۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱) ميخائيل گورباچف اصل تمركز زدايي را به اقتصاد از مركز برنامه ريزي شده وارد كرد . از ۱۹۹۱ با ايجاد قيمتهاي بازار آزاد و تشويق فعاليت بازرگاني خصوصي اصلاحا شتاب يافته است . با اين حال فقدان انگيزه در نيروي كار بر تمامي بخش هاي اقتصاد تأثير مي گذارد . توزيع ناقص منجر به كمبود بسياري از كالاهاي اساسي شده است . توليد كاهش يافته است و تورم افسار گسيخته در ۱۹۹۲ به ۲۲۰۰% رسيد . صنايع توليدي بيش از يك سوم نيروي كار را در بر دارد و شامل صنايع فولاد ، شيميايي ، نساجي و ماشين آلات سنگين است . توليد كالاهاي مصرفي چندان توسعه نيافته است . كشاورزي در مقياس بزرگ و در قالب كشتزارهاي دولتي و يا مزارع اشتراكي سازمان يافته است . هر چند حق تملك و كشت خصوصي زمين برقرار شده است . روسيه به رغم برخورداري از كشاورزي مكانيزه و بزرگترين صنعت كودسازي جهان ، از توليد كافي غلات در حد احتياجش ناتوان است . اين امر تا حدودي به دليل برداشتهاي ناكافي و امكانات نا مطلوب ذخيره سازي و حمل ونقل است . واردات از اوكراين و قزاقستان از اهيمت برخوردار گشته است . كشتهاي عمده شامل گندم ، جو ، جو دوسر ، سيب زميني ، چغندر قند و ميوه است . منابع طبيعي شامل بزرگترين ذخاير زغال سنگ جهان ، نزديك به يك سوم ذخاير گاز طبيعي جهان ، يك سوم كل درختزارهاي جهان ، ذخاير بزرگ منگنز ، طلا ، پتاس ، بوكسيت ، نيكل ، سرب ، روي و مس و همچنين نقاط متعدد مناسب براي تأسيسات توليد نيروي هيدروالكتريك است . ماشين آلات ، نفت و فرآورده هاي نفتي صادرات عمدهي روسيه است . اين كشور از لحاظ انرژي خود كفاست . روسيه مازاد تجاري بزرگي با ديگر جمهوريهاي شوروي سابق دارد .
آموزش
ميزان با سوادي : نزديك به ۱۰۰% (تخمين ۱۹۹۲). سنين تحصيل اجباري : ۷ تا ۱۵ سال . تعداد دانشگاه : ۴۲ دانشگاه ، ۳۲ پلي تكنيك همطراز با دانشگاه (به علاوهي بيش از ۱۰۰ مؤسسهي ديگر كه دوره هاي هم سطح دانشگاه ارائه مي دهند ).
دفاع
كل نيروهاي مسلح : ۲٫۷۲۰٫۰۰۰ (بعضي از اين تعداد بخشي از نيروي مسلح مشترك جامعهي كشورهاي مشترك المنافع هستند ، كه شامل ۱٫۲۰۰٫۰۰۰ پرسنل ديگر مي شود ). خدمت سربازي : نيروهاي زميني و هوايي ۲ سال ؛ نيروي دريايي و مرزباني ۲ تا ۳ سال .
برچسب: آب ورسوم مردم روسيه، تاريخچه ي روسيه، تور لحظه آخري روسيه، ديدني هاي روسيه، مكان هاي خاص روسه، ،